Sunday, February 21, 2010




پیازداغ که غذاست !؟

نه اتفاقا پیازداغ واسه ما غذا نیست! مایی که سه‌تایی تصمیم گرفتیم یه جای مشترک داشته باشیم تا از مشترکاتمون بنویسیم. ما خیلی به هم شبیه نیستیم. مثلا دو تا از ما کله پاچه می‌خوريم- اما یکی از ما نمی‌خوره. من چایی زیاد می‌خورم اون یکی نه، من از فلان کتاب خیلی خوشم می‌یاد اون دوتاي ديگه از بهمان کتاب. حتی در مورد فیلم هم همینجوری هستیم. خیلی چیزای دیگه که کلا متفاوتمون می‌کنه از هم! اما به هر حال فیلم مقوله‌ی خیلی مشترکی بود. پس قرار شد پیاز‌داغ جایی باشه برای معرفی فیلم‌هایی که می‌بینیم، در حد یه نظر سر‌آشپزانه گذاشتن و همین. گاهی از تئاترهایی هم که می‌ریم توش می‌نویسیم و حتی چند باری کتاب معرفی کردیم.

از همه‌ي با هم فيلم ديدنها و بي‌هم فيلم‌ ديدنهامون، پنج سال گذشته. از وايسادن تو صف‌ جشنواره فصل برف و سرما و گاهي پارتي‌بازي پدربزرگ خانم سرآشپز، تا بي‌خيال از كنار سينماها گذشتنمون. از فيلم خريدن‌هاي اينترنتي و حضوري تا فيلم دانلود كردن در ينگه دنيا و بي‌خيال كپي‌رايت شدن‌ها. پيازداغمون، پنج‌ساله شده و خلاصه كه امسال تولدش رو در حالی جشن می‌گیریم که وارد مرحله جدیدی از زندگیش در خانه نو میشه. پياز داغمون دات كام شده !!!! پس تولدش در خانه نو مبارک




Friday, February 05, 2010


معرفي فيلم / سرآشپز و اسكار 2010

نام فيلم: تحصيل/An Education/2009
كارگردان: لون شرفيگ
بازيگران: کری موليگان، پيتر سارسگارد

جني، دختر باهوشي است كه در آستانه‌ي هفده سالگي، وارد رابطه‌ي رومانتيكي با مردي بسيار بزرگتر از خود مي‌شود. جني كه سال آخر دبيرستان را مي‌گذراند و پيش از اين عشق خودش را براي ورود به آكسفورد و تحصيل در رشته زبان انگليسي آماده مي‌كرد، مسير زندگيش تغيير مي‌كند. او که عاشق فرانسه و همه چیزهاي فرانسوی است در دیوید که از روشنفكران فرانسوي حرف مي‌زند و او را با خود به شهر رؤياهايش پاريس مي‌برد، همان شاهزاده روشنفکری را می‌يابد كه آرزويش را داشته و آكسفورد را فراموش مي‌كند. اين رابطه جني هفده ساله را از دختربچه دبيرستاني تبديل به زني مي‌كند اما واقعيت خودش را به شكل ديگري به او نشان مي‌دهد و جني سعي در جبران آن مي‌كند.
فيلم در سه رشته كانديداي اسكار 2010 است كه يكي از آنها براي بهترين بازيگر نقش اول زن براي كري موليگان است. ستاره‌اي كه فيلم يك آموزش (تحصيل) موفقيت خود را مديون درخشش اوست.

نام فيلم: پرشس/Precious/2009
كارگردان: لي دنيلز
بازيگران: گابوري سيديبي، مونيك، ماريا كري، پادولا پتون

در سال 1987 در حاشيه نيويورك (هارلم)، دختر سياه‌پوستي با نام پرشس كه شانزده‌سال داشت زندگي مي‌كند. او كه اضافه وزن بالايي و تقريبا بي‌سواد است براي بار دوم از پدرش باردار شده و از دبيرستان اخراج مي‌شود و ...
پرشس فيلمي غيرمتعارف و متفاوت از دنياي هاليوود است. اين فيلم بر اساس كتاب فشار تهيه شده و در آن ماريا كري نيز ايفاي نقش كرده است. البته به نظر سرآشپز بازي پائولا پتون در نقش خانم رين بسيار بهتر از ماريا كري بود. به هرحال سرآشپز از ديدن اين فيلم خيلي لذت نبرد.




Friday, January 01, 2010


معرفي فيلم

نام فيلم: تنها دو بار زندگي مي‌كنيم / 1386
كارگردان: بهنام بهزادي بروجني
بازيگران:عليرضا آقاخاني، نگار جواهريان

"گاهي حسرت نگفتن يه چيزايي بزرگ‌تر از حسرت نشدنشون مي‌شه"
نقل به مضمون از ديالوگ‌هاي فيلم

"«تنها دو بار زندگي مي‌كنيم» فيلمي است درباره «حسرت» و «فقدان» و به همان اندازه فيلمي است درباره «زندگي» و «ايمان». حسرت اين فيلم مثل اغلب فيلم‌هاي ايراني، به دليل نوستالژي گذشت زمان نيست و اتفاقا از دست رفتن زمان، زندگي نكردن و سركوب شدن خواست‌هاي دروني، دليل و علت اصلي‌اش است. «سيامك» شخصيت اصلي فيلم بعد از مشخص شدن بيماريش تصميم مي‌گيرد آن‌جوري كه مي‌خواهد زندگي كند، جوري كه تا به حال بلد نبوده و طبيعتا راه و رسمش را هم بلد نيست. ولي اين بلد نبودن زندگي كردن، خودش عامل فقداني است كه يقه او را از جواني گرفته و حالا حسش مي‌كند. فقداني كه باعث رفتار ماليخولياگونه شده و ضدقهرمان فيلم را به حركت درآورده تا با انتقام از علت‌هاي آن قبل از مرگ، براي خودش سوگواري كند و خودش را به آرامش برساند."

كريم نيكونظر، هفته‌نامه ايراندخت، شماره 88

مكاني در آفتاب - دو




Friday, December 18, 2009


معرفي فيلم

نام فيلم: پانصد روز سامر/500 Days of Summer/2009
كارگردان: مارك وب
بازيگران: زوئی دشانل، جوزف گوردن لویت

This is a story of boy meets girl, but you should know upfront, this is not a love story.

«پانصد روز سامر» معنی دوگانه‌اي دارد و قبل از آنكه فيلم را ببينيد فكر مي‌كنيد سامر یعنی تابستان اما تابستان كه پانصدروزه نيست. اما سامر نام دختر نقش اول فيلم است و معلوم مي‌شود كه داستان فيلم درمورد پانصد روزي است كه تام هنسن مرد جوان فيلم با سامر مي‌گذراند. توضيح بيشتر در مورد فيلم شيريني تماشاي آن را كمتر خواهد كرد. اين فيلم نامزد دريافت دو جايزه بهترين فيلم كمدي و بهترين بازيگر نقش اول فيلم‌هاي كمدي در گلدن گلوب 2009 است.
خيلي پيش مي‌آيد كه سرآشپز فيلم خوب ببيند، اما كم مي‌شود كه فيلم خيلي خوب ببيند و پانصد روز سامر از آن فيلم‌هاي خيلي خوب بود كه از ابتدا تا انتهاي آن را با لذت نگاه كرد.

داستان توهم یک عاشق
بعضی از فیلم ها رو باید ديد




Saturday, December 12, 2009


معرفي كوتاه چند فيلم


نام فيلم: آغوش‌هاي گسسته/ Los abrazos rotos /2009
كارگردان: پدرو آلمادوار
بازيگران: پنه لوپه كروز،لوئيس هومار، بلانكا پورتيلو
امتياز سرآشپز: 3.5 از 5








نام فيلم: هرچه نتیجه‌بخش باشد / Whatever Works /2009
كارگردان: وودي آلن
بازيگران: لري ديويد، اوان ريچل وود
امتياز سرآشپز: 3.5 از 5





نام فيلم: زني در برلين/ 2008
كارگردان: مكس فاربربك
بازيگران: نينا هاس
امتياز سرآشپز: 3.5 از 5









نام فيلم: عروس سوري/ 2004
كارگردان: اران ريكليس
بازيگران: هيام عباس، مكرام خوري، كلارا خوري
امتياز سرآشپز: 3 از 5




Friday, November 27, 2009


معرفي دو فيلم

نام فيلم: برادران بلوم / The brothers bloom/ 2008
كارگردان: ريان جانسون
بازيگران: ریچل وایز، آدرین برودی، مارک رافالو، رینکو کیکوچی

برادران بلوم تصوير متفاوتي از كلاهبرداري را به نمايش مي‌كشد. استفان برادر بزرگ‍تر خيال‌پرداز است و قصه‌هاي كلاهبرداري را مي‌نويسد و بلوم برادر عاشق‌پيشه كوچك‌تر آن‌را بازي مي‌كند تا اين‌كه در سي‌ و پنج‌سالگي خسته مي‌شود و به مونتگرو در يوگوسلاوي مي‌رود ولي چندماه بعد استفان او را پيدا مي‌كند و نقشه جديدي را برايش تعريف مي‌كند تا بتوانند از دختر جوان و ميليونري به نام پنه لوپه كلاهبرداري كنند. فيلم پر است از شخصيت‌هاي عجيب و غريب و البته سفرهاي جذاب مثل سفر به پراگ.
حقه‌بازی عاشقانه
کلاهبرداری دوجانبه

نام فيلم: جولي و جوليا / Julie & Julia/ 2009
كارگردان: نورا افرن
بازيگران: مريل استريپ، امي آدامز، استنلي توكي، كريس مسينا

فيلم «جولي و جوليا» بر اساس دو داستان واقعي ساخته شده. اولين داستان براساس زندگي جوليا چايلدز در فرانسه است. او كه همسر يك ديپلمات آمريكايي بود در دهه 40 ميلادي به دليل شغل همسرش مدتي را در پاريس زندگي كرد و تصميم گرفت كتاب آشپزي غذاهاي فرانسوي به انگليسي را بنويسد. دومين داستان برمبناي زندگي زن جواني به‌نام جولي پاول است. او كه در سال 2002 و در آستانه سي‌سالگي با وجود داشتن همسري خوب از شغل و زندگي يكنواخت خود راضي نبود، تصميم مي‌گيرد كه به مدت يك‌سال هر روز يكي از غذاهاي كتاب آشپزي جوليا چايلدز را درست كند و در وبلاگش در مورد آن بنويسد. فيلم به‌صورت موازي داستان زندگي اين دو زن را به نمايش مي‌كشد.
مريل استريپ و امي آدامز به خوبي در اين فيلم ايفاي نقش كردند و فيلمي جذاب را ارائه مي‌دهند.
یک آشپزی در دو زمان: جولی و جولیا




Saturday, November 07, 2009


معرفي نمايش
نام نمايش: عشق لرزه
نويسنده: اريك امانوئل اشميت
كارگردان: سهراب سليمي


«كافي‌ست كه يكي از احساسات ما كمي جا به جا شود، تا به همه چيز ضربه وارد بيايد و باقي امور نيز تغيير مكان دهد. بدين ترتيب سلسله‌اي از دگرگوني‌ها پديد مي‌آيد كه فاجعه‌بار است.»

عشق‌لرزه هم مثل ساير اثرهاي اشميت، خواننده يا بيننده را غافلگير مي‌كند. همانطور كه خودش گفته است تكان‌ها و لرزه‌هاي شديد زمين استعاره خوبي براي حالات ذهني انسان است. در اين نمايش ديان و ريچارد اين لرزه‌ها را تجربه مي‌كنند.
«دیان» زن وکیلی که عاشق «ریچارد» است اما مغرور و بارها به تقاضاي ريچارد براي ازدواج جواب منفي مي‌دهد. پس از مدتي سعي در امتحان ريچارد مي‌كند و او را با دختري به نام «الينا» آشنا مي‌كند. اليناي شيفته شعر و ادبيات كم كم جاي ديان را در دل ريچارد مي‌گيرد و عشق ديان تبديل به نفرت مي‌شود و ...
نمايش عشق‌لرزه داستان عشق و احساس، صداقت و غرور و سرانجام نفرت است. مثالي از اين‌كه عشق چگونه به سادگي و با يك اشتباه زوال مي‌يابد و احساسات مي‌لرزند و جابه‌جا مي‌شوند تا فاجعه به‌بار آيد ...
بازيگران نمايش همه كارنامه خوبي دارند، با اين‌حال بازي از خود ارائه مي‌دهند كه انتظار برآورده نمي‌كند. شايد به همين دليل است كه در پايان نمايش قطره اشكي گوشه چشم كسي نمي‌نشيند جز بازيگر اصلي. با اين‌حال خواندن نمايشنامه‌هاي اشميت و ديدن آن‌ها هميشه جذابيت خود را دارد و تا مدت‌ها ذهن را درگير مي‌كند.

«ما یکديگر را به خواب دیدیم
و به هم بخشیدیم
نه خطا را
که عشق را...»